- ۰ نظر
- ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۵
شنیدم دختر خانمی میگفت:
فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
گفت: آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو مادر و برادرمو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!
گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ کردن و معذرت خواهی میکنه.
ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
دعاکنید پدرم شهید بشه.....
همان طور که گفتید شهید محمد منتظری در خارج از کشور
تشکیلاتی را به راه انداخته بود. به دو مورد از فعالیت های این تشکیلات
اشاره کردید،یکی آموزش نظامی مبارزان و دیگری تهیه اسناد و مدارک لازم برای
فعالیت های چریکی این تشکیلات چه هدفی را دنبال میکرد و اقدامات دیگر آن
چه بود؟ آیا ایشان درآن یک قیام مسلحانه را ساماندهی میکرد یا به دنبال
فعالیت در راه نهضت امام بود؟
چگونه و از کی با شهید منتظری آشنا شدید؟
ارسال پیامک هایی از طرف افراد ناشناس، وبلاگ اسلام من اقدام به روشنگری این پیامک ها نمود.
نمونه: «تورو به امام زمان قسم میدم این پیامو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب(س)را دیدم که در گلویم آب ریخت و شفا پیدا کردم و ازم خواست این را به ۲۰ نفر بگم.این پیام دست کارمندی افتاد که اعتقاد نداشت و کارش را از دست داد،مرد دیگری اعتقاد داشت و ۲۰میلیون به دست آورد.به دست کس دیگری رسید،عمل نکرد پسرش را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این را واسه ۲۰ نفر بفرست»
تابحال چند نفر از شماها این پیام هارو دیدین؟