اســـــلامِ من

اسلام من , اخبار اسلامی,اخبار انقلاب

بایگانی
آخرین نظرات

۳۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست

معنای ادب

ادب را به ظرافت ها و زیبایی های یک عمل تعریف کرده اند؛ هیئت نیکویی که شایسته است فعل مطابق آن باشد. مانند آداب غذا خوردن و خوابیدن، آداب دعا و نماز خواندن، آداب معاشرت، آداب زیارت و آداب ازدواج. این خصلت های شایسته موجب حُسن یا کمال فعل می شوند.

البته این معنا از ادب تنها در افعال مشروع تحقق دارد؛ وقتی در باب آداب سخن می گوییم یعنی اصل عمل را توصیه می کنیم و یا دست کم روا می شماریم؛ بنابراین در اعمال شنیع یا ممنوع مانند میگساری، تجاوزگری، خیانت و دروغ، ادب معنا ندارد، همچنین روشن است که این معنا تنها در جایی است که یک عمل را بتوان به گونه های مختلفی ـ زشت و زیبا، کامل و ناقص ـ انجام داد.

زیبایی و شایستگی که در تعریف ادب قید شده، در جوامع مختلف، متفاوت است، به همین جهت آداب جوامع مختلف، متفاوت گشته به صورتی که یک امر عادی در یک جامعه در میان جامعه دیگر شنیع و مذموم به شمار می رود؛ مثلاً در جامعه مسلمان هنگام دیدار، سلام به کار می رود؛ در حالی که برخی از جوامع با برداشتن کلاه و برخی با قرار دادن دست در کنار سر دیدار را آغاز می کنند، یا آداب ملاقات با نامحرم در امت اسلامی با امم دیگر بسیار متفاوت است.

ممکن است کسانی از اخلاق (ملکات پایدار روحی) و آداب، برداشت واحدی داشته باشند؛ اما از آنچه گذشت روشن می شود که اخلاق، زیبایی جان و آداب، زیبایی فعل است یعنی اخلاق به صفات درونی و آداب به رفتارهای ظاهری اختصاص دارد. آداب معمولا قالب بروز اخلاق و ظرفی برای تحقق آن است.

به همین جهت تخلف از آداب نسبت به تخلف اخلاقی، در میان مردم زشتی کمتری دارد، به همین جهت اظهار جهل به حکم اخلاقی، پذیرفتنی نیست. اگر کسی دروغ بگوید و ادعا کند «من نمی دانستم که دروغ گویی بد است»، مردم سخن او را نمی پذیرند و عذر او را موجه نمی دانند؛ برخلاف آداب که اظهار جهل در باره آن از سوی مردم پذیرفتنی تر به شمار می رود.

همچنین مسائل اخلاقی در میان فرهنگ های گوناگون، ثابت و تغییرناپذیر است؛ اما بسیاری از آداب اجتماعی قابل تغییر و نسبی است.

به بیان دیگر آداب تعین و تجسد خارجی اخلاق است و مصادیق متنوع جایگزین پذیر دارد، یعنی هرگز نباید از اخلاق صرف نظر کرد و همواره باید بدان ملتزم بود. اما از برخی آداب می توان به شرط جایگزینی دست برداشت. به این ترتیب گزاره های حاکی از رفتارهای ارزشیِ فرازمانی و فرامکانی، ناظر به اخلاق و گزاره های حاکی از رفتارهای ارزشی زمان مند و مکان مند، ناظر به آداب هستند.

آداب در جوامع و گروه های مختلف اشکال متفاوتی دارد. آداب می تواند مربوط به طبقه یا گروه خاصی باشد؛ مثل آداب ثروتمندان یا پزشکان در حالی که اخلاق فراگیر و عمومی است و به طبقه خاص یا صاحبان پیشه ای اختصاص ندارد.

  • مسلمان

دعا کنید پدرم شهید بشه

شنیدم دختر خانمی میگفت:
فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
گفت: آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو مادر و برادرمو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!
گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ کردن و معذرت خواهی میکنه.
ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
دعاکنید پدرم شهید بشه.....

  • مسلمان

من محمد را دوست دارم

عشقِ به  محمد نورِ شعم و فانوس  نیست که با فوت‌های بچه‌گانه‌ی شارلـــی ابدو خاموش شود. ما عشق به محمد را روی  قاب سینه‌هایمان حک کرده‌ایم. برای خاموش شدنش باید قلب‌های ما خـُرد کنید.

  • مسلمان
سبک زندگی

در مورد سبک زندگی تعابیر متعدد ارائه شده است. سبک زندگی به عنوان الگویی از کنش اجتماعی که تمیز دهنده افراد و گروه های اجتماعی از یکدیگر است (ذکایی ۱۳۸۶). در این تعریف تاکید بر “الگوی کنش اجتماعی“وجه تمایز دهنده این مفهوم با دیگر مفاهیم چون طبقه اجتماعی است. در تعریف دیگری آمده است: سبک زندگی راه و روش زندگی است که بیان کننده ایستارها و ارزشهای یک فرد یا یک گروه است (والت ۲۰۰۲). در هر تعریفی که از سبک زندگی ارائه شده است، به دلیل تفاوت افراد و گروه های اجتماعی از یکدیگر میلیون ها سبک زندگی وجود دارد. اگر افراد شبیه یکدیگر باشند و گروه های اجتماعی از یکدیگر متمایز نباشند (فرض محال) ما با به اندازه جمعیت بشری سبک زندگی داریم.


 سبک زندگی از دیدگاه روانشناسان، شیوۀ ثابتی است که انسان با کمک آن اهداف زندگی را بیان می‌کند و مشکلات آن را از میان می‌برد. (حجت الاسلام کاویانی)

سبک‌ زندگی› در ادبیات موجود علوم اجتماعی مفهومی نسبتاً جدید است. چنان که بعضاً پدیدار شدن «سبک زندگی» را در زمره اختصاصات «جامعه مدرن متأخر» قلمداد کرده‌اند. بر اساس این دیدگاه، سبک زندگی که شامل مجموعه رفتارها و الگوهای کنش‌ هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی می‌ باشد، اطلاق می‌شود و نشان‌دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش‌های فرد است. به عبارتی سبک زندگی  بر ماهیت و محتوای خاص تعاملات و کنش‌های اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره و زندگی روزانه است. در ادبیات جدید جامعه‌شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی، سبک زندگی اساساً امری متفاوت از فرهنگ- البته نه غیرمرتبط با آن تعریف می‌شود. این تفکیک بیش از هر چیز به سبب نسبتی است که میان مفهوم سبک زندگی با گسترش فردیت و اخلاق فردگرایانه در جامعه جدید برقرار می­شود. فرهنگ مجموعه منسجمی از ایده‌ها، ارزش­ها، هنجارها، نمادها و آداب و رسوم است که فرد به واسطه دریافت و تطبیق خود با آنها امکان مشارکت در زندگی اجتماعی را می­یابد. البته مواجهه فرد با فرهنگ لزوماً منفعلانه نیست. اما در نهایت فرهنگ مقوله‌ای فرافردی و کلان باقی خواهد ماند. در مقابل، سبک زندگی در مفهوم جدید آن بیشتر محصولی از انسان فردیت‏یافته­ای که آن را خلق می‌کند، قلمداد می‌شود. سبک زندگی پایه و اساس فهم شرایط فرهنگی موجود و تحولات پیش رو در این حوزه تلقی می‌شود و نشان می‌دهد که در بطن ارزش‌های موجود در خرده‌نظام فرهنگی چه می‌­گذرد. در واقع با به‌کارگیری مفهوم سبک زندگی و تعمق در آن می‌توان از هنجارهای پنهان در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه، سر درآورد و از جهت‌گیری‌ها و الگوهای موجود یا در حال شکل‌گیری،  تفسیر واقع‌بینانه‌ای ارائه کرد. به تعبیری می‌توان آن را تابلوی نقاشی «کولاژ»ی دانست که تکه پاره‌های به کار رفته در آن از متن زندگی اجتماعی فراهم می­آید. اما نهایتاً نوع تلفیق و ترکیب آنها گویی چیزی است که انسان مابعد تجددیِ فردیت‏یافته بر حسب ذوق و سلیقه خود آن را می‌سازد. البته این «ساخت» و سلیقه سازنده آن به شدت سیّال، متغیّر و دلبخواهی است. شاید این اصلی‌ترین تفاوتی است که مفهوم سبک زندگی با فرهنگ دارد: سبک زندگی مقوله‌ای اساساً سیّال، لغزنده و غیرقطعی است (مفهوم سبک زندگی در علوم اجتماعی مدرن، سجاد صفارهرندی).

  • مسلمان
سبک زندگی اسلامی

سبک زندگی امروزین ما با گذشته تفاوت بسیار کرده و آسایش و آرامش و نیاز مبتنی بر این نوع سبک زندگی ما بیشتر غربی و برگرفته از فرهنگ غربی است که در رسانه‌ها تبلیغ می‌شود.

 سبک زندگی غربی، زاویه نگاه ما را به زندگی و عناصر فرهنگی به تدریج تغییر داده است. به عنوان مثال کاری که رضاخان نتوانست با چماق و تفنگ انجام دهد با استفاده از تغییر تدریجی سبک زندگی در حال به وقوع پیوستن است. بدتر اینکه اگر در آن زمان برخی از ترس و با دلخوری حجاب از سر برداشتند و از این کار ناراضی بودند امروز با رضایت و اعتقاد به این موضوع و با پشت پا زدن به برخی ارزش‌ها این کار را می‌کنند. با این سبک زندگی تغییریافته، نیازهای ما به ولع تبدیل شده است.

 در این سبک، نیاز به خوردن و آشامیدن هست، منتهی غذاها زود پخته می‌شود، زود خورده می‌شوند و پشت میز و فرمان اتومبیل مصرف می‌شود و نهایت اینکه، چاق می‌شویم. همچون یک فرد منفعل، تماشاگر فیلم‌های تلویزیونی هستیم که انواع مانکن‌ها را در قالب هنرپیشه نشانمان می‌دهند و دستور می‌دهند که لاغر شویم و بازهم خرج کنیم تا چربی‌های انباشته را با آن همه هزینه که پرداخته‌ایم، آب کنیم. مشکل چیست؟ آیا مشکل مدرنیته است؟ یا ما نتوانسته­ایم مدرنیته را متناسب با سبک زندگی خودمان تعریف کنیم؟ آیا اسلام به عنوان منبعی گرانبها و غنی این قابلیت را ندارد که جلوی این هجمه‌ها را بگیرد؟ آیا وقت آن نرسیده که برنامه‌ای عملیاتی برای مقابله با این تغییرات داشته باشیم؟

 امروزه مقوله سبک زندگی یکی از دغدغه‌های اجتماعی موجود در جوامع اسلامی می‌باشد. از طرفی با توجه به وارداتی بودن این کلمه از سوی غرب و تداوم آن در جامعه بوسیله ابزار و وسایل منتج شده از همان فرهنگ و گفتمان غربی، نیاز است که پس از بررسی و بحث عمیق حول این موضوع، به منظور برداشتن گامی عملیاتی، به عرضه محصولات فرهنگی و حتی مصرفی منطبق با سبک زندگی ایرانی و اسلامی پرداخته شود. در همین راستا با توجه به انقلاب‌های منطقه و دوره زمانی حساس بیداری اسلامی باید فرصت را برای هدایت و اصلاح فرهنگ و سبک زندگی نسل‌های بعد این انقلاب‌ها غنیمت دانست.
  • مسلمان